یک روز با فرهاد قائمی و دلبستگی هایش به والیبال و اسب ... (تصاویر)

به گزارش سایت بامپوش گنبد و به نقل از عصر خبر، می گوید اگر والیبالیست نمی شد شاید چابكسوار بود و اسب سواری می كرد. دقیقا داستان فرهاد قائمی مثل خیلی از بچه های تركمن صحرا و گنبد با این دو مسئله جمع می شود؛ گویی غیر از اسب و والیبال دلمشغولی دیگری ندارند.
او حالا مثل خیلی از تركمن ها هر دو را دارد.
هم اسب را ...
و هم والیبال را ...



فرهاد قائمی با آن چهره خاص در جمع بازیكنان تیم ملی والیبال یك استثناست. دریافت كننده ای كه در همین مسابقات اخیر تیم ملی والیبال در مسابقات جهانی لهستان در صد بازیكنان مرحله اول در دریافت توپ قرار داشت در یك روز پاییزی وقتی كه به تازگی از مسابقات آسیایی اینچئون با قهرمانی بازگشته بود با خبرنگار و عكاس همشهری جوان به یك مركز مجهز پرورش اسب ایران رفتیم؛جایی كه او هدیه ای بسیار گرانقیمت گرفت كه فرهاد را به سالهای نه چندان دور گنبد و اسب های تركمن برد.

مرحوم کدخدا قائمی،پدر بزرگ فرهاد از كدخدای ده «آبادان تپه» از روستاهای مشهور پرورش اسب تركمن صحرا بوده. فرهاد قائمی می گوید كه اسب از قدیم ایام در خانواده آنها جایگاه های ویژعه ای داشته است به طور كه پدر بزرگش از مالكان بزرگ منطقه تركمن صحرا بوده است:« پدربزرگم كدخدا قائمی از بزرگترین مالكان اسب منطقه ما بود. اسب هایی كه او داشت هنوز هم در ذهن مردم تركمن صحرا قرار دارد. یك اسبی داشت به اسم پرستو قائمی كه هنوز كه هنوز است وقتی من به گنبد می روم،پیرمردها و یزرگترها از آن می گویند. در منطقه می گویند این اسب،اسب اسطوره بوده،یعنی فقط قهرمانی نداشته است،یك چیز بیشتر از قهرمانی در نزد مردم تركمن صحرا بود. یك جور آنها با این اسب حال می كرده اند و برایشان خوشانسی داشته است.اسب های كمی بوده اند كه در منطقه ما امروز در ذهن مانده است. یكی از این اسب ها ،اسب پرستو قائمی بوده.»

 

فرهاد به گذشته های دور رفته است،وقتی كه بچه بوده و با موتور برای جمع آوری علوفه به صحراهای تركمن صحرا می رفته است:« هم پدربزرگم و هم پدرم هر دو پرورش دهنده اسب بودند. البته پدر من ورزشكار هم بود اما اسب یك چیز دیگر در خانواده های تركمن صحرا است. به طور مثال اگر تركمنی چیزی برای خوردن نداشته باشد اول به دنبال تهیه غذا برای اسبش می رود. اینجور به اسب علاقه دارند.»


اسب تركمن از قدیمی ترین اسب های ایرانی و یكی از پركیفیترین آنهاست. مشخصه اصلی اسب تركمن رنگ اش است كه بیشتر خاکستری رنگ ست ،بدنی کشیده و لاغر دارند. شکم آنها بر خلاف بسیاری از نژادهای دیگر اسبها، تخت است، به عبارت دیگر شکم آنها لاغر است.به دلیل كیفیت شان،جای پای اسب های تركمن در تاریخ جنگ های زیادی وجود دارد. از گذشته‌های دور از سلسلهٔ هان در چین گرفته تا خلفای عباسی و سلاطین عثمانی از اسب ترکمن در بخش‌های مختلف سپاه خود استفاده می‌کردند. بوسفالوس اسکندر و جهان پیمای ناپلئون و اسب نادر شاه نمونه‌هایی از اسب‌های ترکمنی هستند که پای به فتوحات زیادی گذاشتند.

 

از فرهاد قائمی می پرسیم كه اسب و والیبال چطور با هم در گنبد جمع شده است. می گوید:« اتفاقا خیلی ها می گویند كه گنبد پایتخت دو ورزش ایران است. یكی اسب سواری و دیگری والیبال. اتفاقا وقتی هر مسابقات هر دو برگزار می شود،انگار كل شهر تعطیل می شوند همه برای دیدن آن می آیند. یعنی همان جمعیتی كه برای مسابقات كورس گنبد می آید ،همه سالن را برای والیبال هم پر می كنند. گاهی وقت ها بیش از اندازه سالن. من تجربه هر دو را داشته ام. هم والیبال و هم كورس را. از موقعی كه والیبال را در گنبد شروع كردم تا امروز نمی توانستم میان اسب و والیبال تفكیكی قائل شوم. یعنی نمی شود اصلا این كار را كرد. در منطقه ما می گویند اسب «بال تركمن» است. برای من والیبال هم یك بال دیگر است برای پرواز كردن.برای خیلی از مردم ما همینطور است.والیبال و اسب.»

فرهاد قائمی از امید استقلال گنبد آغاز کرد و بعد به استقلال گنبد رفت و پس از آن به بیم بابل رفت و تیم بعدی او جواهری گنبد و هاوش گنبد بود، جایی که قائمی به عنوان یک پدیده به والیبال ایران به دلیل سرویس‌های دیدنی اش معرفی شد و بعد از حضور متوالی در گنبد به کاله رفت و پس از یک سال حضور موفق و قهرمانی با کاله در لیگ برتر و مسابقات باشگاه‌های آسیا از این تیم جدا شد و به باریج اسانس پیوست. در میان والیبالیست ها با مجتبی میرزاجانپور روابط صمیمانه تری دارد، همین بود كه وقتی می خواست به دیدن اسب های رادان برود او را هم با خود آورده بود؛دو آسمانخراش والیبال ایران در میان اسب های بلند قدی كه خیلی جالب بود. فرهادقائمی و مجتبی میرزا جانپور حالا در میان حدود 30 اسب از نژادهای اصیل قرار دارد،جایی كه دوست پدر بزرگش حمید رادان برای او یك كره اسب اصیل كنار گذاشته است. حمید رادان از مهمترین پرورش دهندگان اسب ایران است كه در اصلاح نژاد اسب ایرانی كارهای بزرگی كرده است. او به فرهاد قائمی كره اسبی 18 ماهه هدیه می دهد كه از گرانبهاترین اسب های ایرانی است.نكته مهم در اسب نژاد و به نوع تبار اسب است. اسبی با كیفیت است كه نژاد اصیلی داشته باشد و البته در مسابقات از بیشترین قهرمانی برخوردار است


 اسبی كه قائمی از امروز برای خود دارد ریو ونتورا، کره  اسب سیلمی بزرگ ایران سامردولدرمز است كه به عنوان بلک تاپ و دارای 6 مقام قهرمانی، 2 مقام دومی ، 3 مقام سومی و 5 مقام چهارمی است. مادر این كره هم اشبل است كه مادیان با کسب 2 مقام قهرمانی در مسافت 1000 و 1200 متر ،یک مقام نایب قهرمانی و یک مقام سوم از 9 استارت در انگلیس ،اسب معروفی بوده است.

قائمی كه خود از كودكی با اسب مانوس بوده،این نام ها را خوب می شناسد و به میرزاجانپور توضیح می دهد كه اسب خوب چه ویژگی هایی دارد و میرزاجانپور كه اولش كمی ترس دارد كه به اسب ها نزدیك شود،بالاخره با توضیحات فرهاد قانع می شود كه دستی به پیشانی اسب بكشد.حمید رادان به فرهاد قائمی و میرزا جانپور توضیح می دهد كه اسب جدا از جذابیت هایی كه در مسابقات می تواند داشته باشد در فرهنگ مردم ایران و از نظر معنوی نیز حائز اهمیت است. رادان از حضرت محمد (ص) حدیثی نقل می كند با این مضمون كه در پیشانی اسب تا رستاخیز پر از خیر و بركت است. فرهاد هم می گوید كه پدر بزرگش كدخدا قائمی بارها پیشانی اسب ها را نوازش می كرده و این را می گفته.


از آقای رادان می پرسیم كه در گذشته اسب سواری ایران چگونه بوده است،می گوید:« یك تركمن صحرا است و یك مسابقه معتبر. مردم تركمن به قدری به اسب اهمیت می دهند كه در هیچ كجای دنیا اینگونه به اسب توجه نمی كند و برایشان هیجان انگیز نیست. این فقط مادی نیست،بلكه معنوی است.» او به فرهاد قائمی می گوید كه با پدربزرگش بیش از 40 سال پیش هر دو اسبی داشته اند كه با هم مسابقه می دهند:« اسب كدخدا قائمی بزرگ پرستو بود و اسب من گردباد. اسب اسطوره بیش از اسب قهرمان است،اسبی است كه جاودانه است و بالاتر از مقام قهرمانی و اولی اینهاست. خیلی از مردم آنجا به جای عكس فوتبالیست ها، عكس اسب های قهرمان و اسطوره را به درب مغازه و منازل خود می زنند.»

فرهاد  قائمی گویی در تركمن صحرا است و به همه جا سر می زد تا اسب ها را ببیند. از او می پرسم كه با اسبش چه می كند،می خندد ومی گوید:«تركمن سوار اسبش می شود و می رود مسابقه می دهد. اما جدا از شوخی، خیلی وقت است به دلیل حضور در تیم ملی والیبال و باشگاه ها كم فرصت می كنم به منطقه ام سر بزنم اما هر وقت كه می روم حتما در مسابقات اسب سواری حضور دارم و می روم در كورس گنبد و از نزدیك مسابقات را می بینم. امسال سال سختی برای والیبال و من بود كه خوشبختانه موفق شدیم هم در لیگ جهانی جزء 4 تیم ،در مسابقات قهرمانی جهان در میان 6 نفر مرحله نهایی و در مسابقات آسیایی كه از همه سختر بود – با اینكه خیلی ها فكر می كردند آسان است- توانستیم قهرمان شویم. اما برای سال بعد ،شرایط كمی سخت است. مسابقات لیگ جهانی،قهرمانی آسیا و البته كسب سهمیه المپیك. تنها یك امیدواری دارم كه با اسبی كه آقای رادان به من هدیه دادند،خیر و بركت برای من و تیم ملی  والیبال همراهمان باشد. ما تركمن ها به بركت اسب خیلی امید بسته ایم،در زندگی مان این خیر و بركت را دیده ایم و به همین دلیل حیلی امید دارم.»

میرزا جانپور حالا با اسب های آقای رادان رفیق شده است و بدون ترس به پیشانی شان می كشد و می خندد،وقتی كه اسب معروفی به نام «القاسی» را می آوردند،با خنده می گوید كه انگار ماشین مازراتی است. بلند قامت و كشیده،سیاه رنگ،با چشمانی درشت. قائمی ، اسب و والیبال،مثل تركمن صحرا می ماند كه هر دو را با هم دارد؛مثلث اسب،والیبال و گنبد.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 20 دی 1393 ا 18:29 نويسنده : ♥*δɧįƔД*♥ ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.